دست های مدیون ...

  • خانه 
  • شهیدانه 
  • تماس  
  • ورود 

مناسبت ها

22 اسفند 1394 توسط ساحل

 
٢٢ اسفند روز گراميداشت شهدا و سالروز شهادت سرباز رشيد اسلام شهيد سعید طوقانی ، سال ١٣٤٨ در تهران به دنیا آمد و به لحاظ اینکه پدرش مرحوم حاج اکبر علی طوقانی ، از ورزشکاران باستانی بنام تهران بود ، در سن چهار – پنج سالگی به این ورزش علاقه مند شد و به همراه پدر و برادران بزرگترش که آنان نیز از جمله ورزشکاران بودند ، در زورخانه حضور پیدا می کرد .
علاقه زیاد او به شیرینکاری در ورزش باعث شد تا در این زمینه رشد بسیاری کند . شش سالگی او مصادف بود با حضور بیش از پیشش در عرصه ورزش باستانی و در سن هفت سالگی در مراسمی با حضور مسئولین رده بالای مملکتی آن زمان - سال ١٣٥٦ – توانست تنها در عرض ٣ دقیقه ٣٠٠ دور به دور خود بچرخد و با اجرای حرکات منحصر بفرد ، بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود سازد .
بعد از انقلاب به همراه گروهی از ورزشکاران و پهلوانان ورزش باستانی به دیدار حضرت امام (ره) رفت. و در حضور ایشان به اجرای عملیات چرخ باستانی می پردازد.
در سال ۱۳۵۸ طی حکمی توسط مرحوم پهلوان مصطفی طوسی “رئیس وقت فدراسیون ورزش های باستانی” سرپرست نوجوانان باستانی کار کشور می شود.
در بهار ١٣٦٣ به جنگ رفت سعید با حضور در پادگان دوکوهه ، به همراه شهید « عباس دائم الحضور » توانست رزمندگان را به ورزش باستانی جذب کند و با بهره گیری از کمترین امکانات ، زورخانه ای نیز در اردوگاه برپا کند که بعد از شهادت او نیز ورزش باستانی در جبهه ها از جایگاه ویژه ای برخوردار بود .
حضور در کنار رزمندگان گردان میثم لشکر 27 محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) درعملیات بدر در زمستان سال ١٣٦٣ ، بقدری برای او مهم بود که باوجود بیماری شدید ، از بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک خود را به راهیان نبرد رساند و توانست به عنوان پیک و پیام رسان فرمانده در عملیات حضور پیدا کند .
شامگاه بیست و دومین روز اسفند ماه در شرق دجله ، و سعید باوجود ناراحتی جسمی ، دلیرانه و دلسوزانه مسئولیت خود را به انجام می رساند که بناگه دوستانش متوجه شدند سعید از ستون نیروها جدا شد . فرمانده گروهان که به او نزدیک شد ، متوجه شد گلوله تیربار سنگین دوشکا شکم او را دریده است و لحظه ای بعد سعید زانو بر زمین زد و به نزد برادر خود شتافت .
جنازه محمد ده سال بعد از شهادتش باز آمد و ده سال بعد از شهادت سعید نیز استخوانهای پهلوان کوچولوی کشور بر دوش دوستان و آشنایان رفت تا در ورزشگاه شهیدان طوقانی در کاشان به خاک سپرده شود . روح بلندش شاد…

 

 نظر دهید »

دانلود و معرفی کتاب خاطرات شهید برونسی (خاطرات نرم کوشک)

30 بهمن 1394 توسط ساحل


کتاب خاک های نرم کوشک منتخبی از خاطرات خانواده و همرزمان شهید عبدالحسین برونسی در مورد ویژگی‌ها و خصوصیات شهید است.

کتاب با ارائه یک زندگینامه فشرده و مختصر از شهید برونسی به نقل خاطرات اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان پرداخته و هفتاد روایت کوتاه و خواندنی از ابعاد شخصیتی و زندگانی این فرمانده نقل می‌شود. هر خاطره نقل شده در مورد شهید با یک عکس از شهید همراه است.

 

http://dl.aviny.com/Album/defa-moghadas/Shakhes/bronsi/kamel/01.jpg

 نظر دهید »

زندگی نامه شهید مرتضي جاویدی

30 بهمن 1394 توسط ساحل

 

 

شهید مرتضي جاويدي در تيرماه سال ۱۳۳۷در روستاي جليان فسا دريک خانواده متدين و مذهبي ديده به جهان گشود و درحال و هواي صميمي روستا پرورش يافت . همزمان با تحصيل به کارهاي مختلفي چون دامپروري و کشاورزي مشغول گرديد تا بدينوسيله علاوه بر تأمين هزينه تحصيل به امرار معاش خانواده کمک نمايد. وي تحصيلات خود را در سال ۱۳۵۶ با مدرک ديپلم تجربي با موفقيت به پايان رساند.
شهيد جاويدي که برحسب دستور امام خميني(ره) مبني بر ترک پادگان ها از خدمت سربازي در رژيم ستم شاهي امتناع ورزيد ،پس از پيروزي انقلاب با انگيزه اي متعالي به جمع آفتابي پاسداران پيوست و به عضويت اين نهاد مردمي در آمد.
شهيد جاويدي هميشه خود را سرباز و يک بسيجي کوچک مي دانست . هرگاه از مسئوليت وي درجبهه سوال مي شد باکمال فروتني جواب مي داد : فقط يک خدمتگزارم و اينکه سرباز امام زمان هستم و بسيار خوشحالم.

 پس از شروع جنگ تحميلي به خوزستان رفت و عاشقانه در عملياهاي مختلف از جمله :فتح المبين ،بيت المقدس ،رمضان ، والفجر ۱ و ۲ و ۸ ، خيبر ، بدر و کربلاي ۴ و ۵ شرکت کرد و حماسه آفريد. شهيد جاويدي مدتها فرماندهي گردان هميشه پيروز فجر از تيپ المهدي (عجل الله تعالی ) را برعهده داشت ياران همرزم او هرگز خاطره رشادت ها و حماسه هاي شهيدمرتضي جاويدي را ازياد نخواهندبرد .
پيکر مطهر و نوراني اين سرباز سلحشور به دفعات آماج تير قرارگرفت.

شهيد جاويدي پس از عمليات والفجر ۲ به ديدار امام (ره) افتخار يافت وحضرت امام(ره) نيز او را مورد لطف و مهر قرار داده وپيشاني بلندش را بوسيد مرتضي در اين ديدار از امام خواست تا براي شهادتش دعا کند.
روح سراسر اشتياق شهيد سرانجام در هشت بهمن ۶۵ در ازدحام زخم و آتش ،قفس خاکي تن را گشود و عاشقانه بسوي ميعاد گاه ابدي به پرواز در آمد.
عمليات کربلاي ۵ يادمان پرواز اين عاشق واصل را در دل خود جاي داده است. خط شلمچه شقايق زارخون اين شهيد وصدها شهيد گلگون کفني است که عاشقانه در آسمان لاجوردي جنوب به پرواز در آمدند.

»
بخشی از وصیت نامه شهید:
«نميدانم من چکار کرده ام که شهيد نميشوم شايدقلبم سياه است. خدارحمت کند حاج محمود ستوده را ،وقتي باهم صحبت ميکرديم مي گفتيم اگر جنگ تمام شود ما زنده باشيم چکار کنيم ؟ واقعاّنمي شود زندگي کرد و به صورت خانواده هاي شهدا نگاه کرد…
و اين جاست که ما و جاماندگان از قافله نور بايد بگوييم خوشابه حال آنان که با شهادت رفتنند.»

خاطرات:
آرزوی شهادت
گرما گرم عملیات وافجر ۸ بود که در میان نخلستان فاو در راس البیشه ، مرتضی را با یکی دیگر از بچه های گردان دیدم. با دیدن لباس های خونی من ، جا خورد. فکر کرد زخمی شده ام ، اما به او اطمینان دادم که خون مجروحی است که حمل کرده ام. احوالش را گرفتم با شوق گفت :"دوست دارم از این دنیای خاکی جدا و به دوستانم شهیدم ملحق شوم.”
گفتم برادر ، خداوند شما را نگه داشته است تا همچنان به اسلام خدمت کنی.
گفت : شاید ، ولی دوستانم از من جلو زده اند و به سعادت ابدی رسیده اند و ما همچنان سردر گم در این دنیای خاکی بایستی نفس بکشیم و راه برویم و زندگی کنیم. از خداوند متعال میخواهم هر چه زودتر شهادت را نصیبم کند.
فهمیدم که دیگر مرتضی در این دنیا جایی ندارد و دیر یا زود به دوستان شهیدش ، به حاج محمود ستوده ، جلیل و حسین اسلامی و کیهان پور و دیگر شهدای لشکر میپیوندد.
عملیات کربلای ۴ من به اسارت در امدم و چندی بعد در زندان های بعثی خبر شهادت مرتضی را شنیدم ، چه روزگار سختی بود اسارت و سخت تر از آن این فکر که دیگر برادرم را نخواهم دید…

لباس عراقی
داخل کیفش یک دست لباس نظامی عراقی پر از جای ترکش و خون خشک داشت! گفتم این لباس به چه کار تو می آید؟ گفت :” من با این لباس کارهای بزرگی انجام میدهم.”
عکسی را نشانم داد که با لباس و کلاه عراقی در یک جیپ غنیمتی نشسته بود ، تعریف میکرد:"من با همین لباس ،چند بار به داخل عراقی ها رفتم و با آنها نان و ماست خوردم! با این جیپ هم با بچه ها در منطقه گشت میزنیم.این جیپ را هم از خودشان گرفتم.”
حتی از دوستانش شنیدم در همین شناسایی ها مخفیانه خود را به کربلا رسانده بود!

شهید مرتضی جاویدی در کنار شهید صیاد شیرازی

کتاب “تپه جاویدی و راز اشلو” درباره شهید جاویدی به عنوان یکی از آثار فاخر حوزه دفاع مقدس به قلم اکبر صحرایی شناخته شده است.این اثر در خصوص تنها شهیدی که امام پیشانی او را بوسیده است.
جمله معروف صیاد شیرازی درباره شهید در کتاب تپه جاویدی و راز اشلو آمده است: « در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیدم، فقط یک بار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی، یا همان اشلو معروف

 

برای مطالعه بیشتر خاطرات این شهید بزرگوار میتوانید به کتاب تپه جاویدی وراز اشلو مراجعه کنید…

 نظر دهید »

قلم بانوی طلبه پاسدار خون شهدا

29 بهمن 1394 توسط ساحل

 

 

http://s1.picofile.com/file/7516305371/www_hejabpix_blogfa_com_5_.gif

  رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای (حفظه الله) می فرمایند:«در هر میدانی بانوان مسئولانه وارد شوند پیشرفت درآن میدان چند برابر خواهدشد.»(۳۰\۷\۱۳۷۶)

  همین بیان رهبر عزیزمان تأثیر مهم حضور زنان در عرصه های مختلف جامعه را تببین میکند.بانوان طلبه بدلیل وظیفه زینبی که در عرصه های مختلف اجتماع دارند باید هرچه بیشتر به وظایف خود واقف باشند و حضور هرچه فعال تر در اجتماع داشته باشند.

  یک بانوی طلبه باید با موج اجتماع و زمانه پیش برود مسائل روز را بشناسد و از طریق علاقه مخاطب بر روی او تأثیر بگذارد ، امروزه دنیا دنیای آنلاین است و دنیای مجازی نسبت به دنیای حقیقی مخاطب ومشتاقان بیشتری دارد وتأثیر گذاری در آن حیطه بسیار راحتتر از دنیای حقیقی است .یکی از این عرصه ها عرصه ی وبلاگ نویسی است ،بانوان طلبه بدلیل وظیفه سنگین دینی هر چه بهتر میتوانند در این عرصه تأثیر بگذارند.، چرا که:

  وبلاگ نویسی بستر بسیاری از فرصت های بالقوه است که بانوان طلبه باید به دقت این فرصت ها را شناسایی کنند و برای رسیدن به اهداف خود از آنها بهره بگیرند.

  وبلاگ نویسی یک کارگاه آموزش وشناخت است که بانوی طلبه موظف است بدرستی مشکلات راشناسایی کند و در راستای شناخت بهتر مطالب به مخاطب بکوشد.

  وبلاگ نویسی مجرای آموزش مهارت برای کاربر ومخاطب است که هم برمهارت نوشتاری وادبی کاربر می افزاید وهم مهارت تحلیل واستفاده از مطالب را توسط مخاطب افزایش می دهد.

  وبلاگ نویسی توسط یک بانوی طلبه باید عرصه تولید علم و دانش باشد تا تازگی مطلب بر شوق مخاطب بیفزاید وباعث تأثیر گذاری بهتر مطلب شود.

  بانوی طلبه باید بکوشد بستر کسب تجربه را برای مخاطبان فراهم کند ودر انتخاب مطالب باتوجه به نیاز مخاطب در راستای رفع شبهات وافزایش دانش مخاطبان بکوشد.

  باید توجه داشت هر عرصه ای که نکات مثبت ومنفی دارد نباید از نکات منفی آن هراس داشت وعرصه را رها کنیم باید بدانیم دنیای مجازی عرصه مبارزه است وسلاح بانوی طلبه قلم اوست.

  بانو قلمت پاسداری می کند از خون شهیدان . ببین چگونه پاسداری هستی؟؟؟

 

 منبع: تولیدی- وبلاگ دست های مدیون …

 1 نظر

4راهکار پیامبر برای تربیت دینی فرزندان

29 بهمن 1394 توسط ساحل

 

 

 

 

 

4 راهکار تربیت دینی فرزند در کلام رسول گرامی اسلام

 

یک کارشناس مسایل دینی و استاد حوزه و دانشگاه گفت: فرزندان ما آنچنان می‌شوند که ما هستیم، نه آنطور که دلمان می‌خواهد پس باید در تربیت آنها به مسائل گوناگونی توجه داشته باشیم.

تربیت دینی کودک
حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود عالی با اشاره به نقش خانواده در اسلام با محوریت چگونگی تربیت کودکان و نوجوانانی که در حادثه عاشورا حضور داشتند، افزود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) چهار راهکار برای تربیت فرزندان معرفی می‌کنند. یکی اینکه پدر و مادر ابتدا خود عامل به خیر و خوبی باشند. در خانه‌ای که پدر و مادر به واجبات، محرمات و حلال و حرام توجه نمی‌کنند یا به نماز اول وقت اهمیت نمی‌دهند نباید انتظار داشته باشند که فرزندانشان دینی تربیت شوند.

وی خاطرنشان کرد: والدین باید صداقت، رفاقت، تدین و مهربانی و اهل عمل بودن به خیر و خوبی‌ها را از خود نشان دهند. بنابراین خوشا به حال پدر و مادری که دین را شوخی نگیرد و آن را در عمل به فرزندانش بیاموزد.

این واعظ مجالس دینی افزود: راهکار دوم این است که فرزندانتان را متذکر خدا قرار دهید و این به معنی تسبیح دادن به دست فرزند نیست، بلکه باید بستر خانواده بستر ذکر و یاد خدا باشد و یاد خدا به طوری در آن خانه قوی باشد که کسی جرأت گناه نداشته باشد.

عالی با بیان این‌که «در خانه‌هایی که دینداری پررنگ می‌شود شهدایی همچون شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تربیت می‌شوند» گفت: راهکار سوم این است که فرزندانتان را امر به معروف و نهی از منکر کنید و بدانید با که می‌رود، کجا می‌رود و چه می‌کند. اما فرزندی که ازدواج کرد و رفت تلاش نکنید سلیقه‌ها و نظراتتان را به او تحمیل کرده و زندگی او را خراب کنید بلکه به آنها نظر مشورتی بدهید زیرا امر به معروف باید همراه با رفاقت باشد.

 
بچه‌هایتان را با خودتان به مجالس عزای سیدالشهدا(علیه السلام) ببرید که معنویت آن مجالس فرزندانتان را جذب می‌کند چرا که این محفل تردد ملائکه است و بدون شک در تربیت دینی آنها موثر خواهد بود

وی راهکار دیگر را رفیق بودن پدر و مادر با فرزندانشان عنوان کرد و گفت: کلید تربیت یک کلمه است و آن اینکه با فرزندانتان رفیق شوید و نگذارید قبل از شما کسان دیگری با آنها رفیق شوند.

این کارشناس مسایل دینی و استاد حوزه و دانشگاه همچنین با توصیه به مادران برای بردن فرزندان به مجالس عزای سیدالشهدا(علیه السلام) تصریح کرد: بچه‌هایتان را با خودتان به مجالس عزای سیدالشهدا(علیه السلام) ببرید که معنویت آن مجالس فرزندانتان را جذب می‌کند چرا که این محفل تردد ملائکه است و بدون شک در تربیت دینی آنها موثر خواهد بود.
منبع:ایسنا

 4 نظر
  • 1
  • ...
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • ...
  • 64
  • ...
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

دست های مدیون ...

شهدا ! تا زنده ایم شرمنده ایم !
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • تربیت دینی
    • تربیت کودک
  • طب سنتی
  • هنرهای دستی
  • بقیه الشهدا
  • زندگی طلبگی
  • احادیت تربیتی
  • اعمال ماه رمضان
  • نکات تفسیری
  • تصاویر بدون شرح
  • دلنوشته
  • تلنگر
  • پاسخ های ماندنی

Random photo

معرفی کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس