امام خامنه ای
*امام خامنه ای(مدظله)*
*امروز جوان ما برای ازدواج،*
برای گزینش همسر چهجوری فکر میکند
و چهجوری باید فکر کند؟
_*آن الگو را باید در مقابل او نگه داشت؛*_
*شــهــدای مـا الگو هستند.*
فرهنگ شهادت
*امام خامنه ای(مدظله)*
*امروز جوان ما برای ازدواج،*
برای گزینش همسر چهجوری فکر میکند
و چهجوری باید فکر کند؟
_*آن الگو را باید در مقابل او نگه داشت؛*_
*شــهــدای مـا الگو هستند.*
فرهنگ شهادت
چهار مشکل و چهار راه حل
۱.هرگاه به مرض شهوات گرفتار شدی ؛
به محافظت نمازهایت بر گرد؛ چرا که خداوند متعال می فرماید:
« فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ» .
( مریم٥٩)
۲. هرگاه به قساوت قلب وبد خلقی وشقاوت و
عدم توفیق در کارها گرفتار شدی ؛
به نیکی با مادرت بر گرد؛ چرا که خداوند متعال می فرماید:
« وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا » ( مریم۳۲)
۳.هرگاه به تنگی و سختی معیشت گرفتار شدی؛
به علاقمند بودن به قرآن ویاد و ذکر خداوند بر گرد؛
چرا که خداند متعال می فرماید:
« وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْكاً» (طه ١٢٤)
۴.هرگاه به عدم ثبات در حق و اضطراب گرفتار شدی؛
به مواعظ خیر روی آور چرا که خداوند متعال می فرماید :
« وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا»
( نساء ٦٦)
اولین اثر یاد خدا این است که خداى متعال نیز انسان را یاد می کند:
“فاذکرونى اذکرکم…”
*????نویسنده: سیـــــدمهـــــدی شجاعی*
*راستش را به ما نگفتند یا لااقل همة راست را به ما نگفتند.*
*گفتند:تو كه بیایي خون به پا ميكني،جوي خون به راه مياندازي و از كشته پشته ميسازي و ما را از ظهور تو ترساندند.
درست مثل اینكه حادثهاي به شیریني تولد را كتمان كنند و تنها از درد زادن بگویند.
*امــــــــــــــــــــــــــــــا*
كسي به ما نگفت كه چه گلستانــــــــــي ميشودجهان،وقتي كه تو بیایی…
آري، براي اینكه مظلومان تاریخ، نفسي به راحتي بكشند، باید پشت و پوزة ظالمان و ستمگران را به خاك مالید و نسلشان را از روي زمین برچید.
آري، براي اینكه عدالت بر كرسي بنشیند، هر چه سریر ستمآلودة سلطنت را باید واژگون كرد و به دست نابودي سپرد.
*و اینها همه، همان معجزهاي است كه تنها از دست تو برميآید و تنها با دست تو محقق ميشود.*
به ما نگفتند كه وقتي تو بیایي:
دلهاي بندگان را آكنده از عبادت و اطاعت ميكني و عدالت بر همه جا دامن ميگسترد و خدا به واسطة تو دروغ را ریشهكن ميكند و خوي ستمگري و درندگي را محو ميسازد و طوق ذلت و بردگي را از گردن خلایق برميدارد.
و
ساكنان زمین و آسمان به تو عشق ميورزند، آسمان بارانش را فرو ميفرستد، زمین، گیاهان خود را ميرویاند… و زندگان آرزو ميكنند كه كاش مردگانشان زنده بودند و عدل و آرامش حقیقي را ميدیدند و ميدیدند كه خداوند چگونه بركاتش را بر اهل زمین فرو ميفرستد.
همة امت به آغوش تو پناه ميآورند همانند زنبوران عسل به ملكة خویش.
و
تو عدالت را آنچنان كه باید و شاید در پهنة جهان ميگستري و خفتهاي را بیدار نميكني و خوني را نميریزی..
*به ما نگفتندکه وقتی تو بیایی:*
رفاه و آسایشي ميآید كه نظیر آن پیش از این، نیامده است. مال و ثروت آنچنان وفور ميیابد كه هر كه نزد تو بیاید فوق تصورش، دریافت ميكند.
و
هیچكس فقیر نميماند و مردم براي صدقه دادن به دنبال نیازمند ميگردند و پیدا نميكنند. مال را به هر كه عرضه ميكنند، ميگوید: بينیازم.
اي محبوب ازلي و اي معشوق آسماني!
ما بيآنكه مختصات آن بهشت موعود را بدانیم و مدینة فاضلة حضور تو را بشناسیم تو را دوست ميداشتیم و به تو عشق ميورزیدیم.
*ڪــــــــــه* عشق تو با سرشتها عجین شده بود و آمدنت طبیعيترین و شیرینترین نیازمان بود.
*ظهور تو* بيتردید بزرگترین جشن عالم خواهد بود و عاقبت جهان را ختم به خیر خواهد كرد…….
*در منزل من، همه افراد، هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد*
️ *همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند*
*رهبر معظّم انقلاب*
من اين را مىخواهم عرض كنم كه
*در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا،*
*هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد.*
*خود من هم همينطورم.*
*نه اينكه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد.*
*مطالعه مىكنم؛ تا خوابم مىآيد،*
*كتاب را مىگذارم و مىخوابم.*
همه افراد خانه ما، وقتى مىخواهند بخوابند
*حتماً يك كتاب كنار دستشان است.*
من فكر مىكنم كه همه خانوادههاى ايرانى
*بايد اينگونه باشند.*
*•!¦[• توقّع من، اين است •]¦!•*
_بايد پدرها و مادرها، بچهها را
*از اوّل با كتاب محشور و مأنوس كنند.*
*حتّى بچههاى كوچك بايد با كتاب اُنس پيدا كنند.*
*بايد خريدِ كتاب،*
*يكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود.*
مردم *بايد بيش از خريدن بعضى از وسايل تزييناتى و تجمّلاتى*
_مثل اين لوسترها، ميزهاى گوناگون،_
_مبلهاى مختلف و پرده و… ،
به *كتاب اهميّت* بدهند.
اوّل *كتاب را مثل نان و خوراكى*
*و وسايل معيشتى لازم بخرند؛*
_بعد كه اين تأمين شد به زوايد بپردازند._
۱۳۷۴/۰۲/۲۶
سردار شهید مهدی زین الدین
قسمت چهاردهم
ویژگیهای اخلاقی
غرور، خطرناک ترین آفت در زندگی مردان موفق است. یاد خداوند، توجه به زیردستان و رعایت ادب و احترام برای اطرافیان، غرور را در دل می میراند و انسان را تا قلّه های کمال بالا می برد.
زین الدین مردی خاکی و بی غرور بود. همیشه لباس بسیجی به تن داشت، پوتین هایش رنگ و رو رفته بودند و موهای سرش را مانند سربازان عادی می تراشید. متواضع بود. چیزی که محبت زین الدین را در دل ها جا می کرد، سادگی اش بود.
دنبال تشریفات و در بند پست و مقام نبود. راحت بود و بی تکلّف. در جمع رزمندگان بود؛
با آنها غذا می خورد، درد دل هایشان را می شنید و از همه مهم تر، به آنان بسیار احترام می گذاشت. این بود که خواسته یا ناخواسته، همه را دنبال خود می کشید.