وصیت نامه شهید محسن وزوایی
وصیـــــتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
از شهادت واهمه ای نداریم.
این منتهای آرزوی ماست.
در جبهه ها مشاهده می کنم که چگونه خداوند به کمک رزمندگان اسلام می شتابد و آنها را نصرت می دهد.
به یاد دارم که در بهار سال 1360 طی عملیات دوم بازی دراز، با وجود آنکه تنها شش نفر بودیم، بر سیصد نفر غلبه کردیم.
خدا را شکر می کنم که نعمت زجر کشیدن در راهش را نصیبم نمود.
خدا را شکر می کنم که نعمت شرکت در عملیات، به منظور روشن کردن سرزمین های سرد و بی روح گشته از لوث وجود صدامیان اشغالگر را به نور خدایی، نصیبم فرمود.
از خدا می خواهم که شهادت را در راهش نصیبم فرماید و آنگاه که به مشیت الهی از این دنیای فانی رفتم،در زمره ی شهیدان به حساب آیم.
از خدا می خواهم که مرا به حال خود وام نگذارد که بنده ای حقیر و بون هستم.
پروردگارا! به درگاه کسی غیر از تو نمی توانم روی بیاورم.
اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک
در خاتمه ، اگر توانستید جنازه ام را به دست بیاورید، آن را روی زمین های دشمن بیندازید تا اقلا جنازه ی من کمکی به حاکمیت اسلام کرده باشد.
ان شاءالله
و من الله توفیق
26 اسفند 1360
وصیت نامه شهید محسن وزوایی