دست های مدیون ...

  • خانه 
  • شهیدانه 
  • تماس  
  • ورود 

کاروان راهیان عشق

27 آذر 1395 توسط ساحل

یه روزی هم میاد

رو بنرهای سطح شهر می‌بینیم نوشته

«کاروان راهیان عشق»

کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت سوریه

میبرنمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه ..

وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده این چند سال فراق رو جبران کردیم

یکی مثل حاج حسین یکتا

که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه

برامون شروع میکنه به روایت کردن.
اینجا که نشستید

اسمش زینبیه است 

قریه‌ای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره

همینجا بود که مدال شهادت گردن شهید محرم ترک، اولین شهید مدافع حرم انداختند.

تو همین خاک بود که شهید محمود رضا بیضایی به معشوقش، امام حسین رسید.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم حلب

بعد از اینکه نشستیم رو خاکا، راوی میگه

اینجا حلبِ

همونجایی که سردار همدانی رو به آسمون پرواز داد.

همینجا بود که شهید صدرزاده، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش.

شهید محسن خزایی خبرنگاری که دختر سه ساله‌شو به دختر سه ساله‌ ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد.

اینجا مقتلِ شهید محمد رضا دهقان، شهید رسول خلیلی …

جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن.
مقصد بعدیمون خان طومانِ، جنوب غرب حلب

همونجایی که تروریستا محاصره ا‌ش کردن و نیروهای مقاومت رو مجبور به عقب نشینی.

همونجایی که وقتی آزاد شد، همه سجده شکر بجا آوردیم ..

هر چند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر…

یکیشون شهید محمد بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچه ا‌ش یتیم شدن ولی کاری کرد که اون دنیا، جلو حضرت زهرا، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن: 

ما بچه های شهید بلباسی‌ایم…
مثل شلمچه،‌ مثل هویزه، مثل چزابه، مثل طلاییه … 

یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم.

و حتما یه روزی گذرمون بهشون میخوره.
هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بنرها و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید، بدونید به فاصله اندکی، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن

«کاروان راهیان قدس»

کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ.

کاروانی که میره به سمت خود بهشت

نماز میخونه تو مسجدالاقصی

با امامت امام دوازدهم

و با حضور تمام شهدا

شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیه‌هامون و چادرامون خاکی شد

و دیر نیست اون روز

روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در‌ ورودی فلسطین نوشته :

«و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» 
ان شاالله…

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: تصاویر بدون شرح لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

دست های مدیون ...

شهدا ! تا زنده ایم شرمنده ایم !
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • تربیت دینی
    • تربیت کودک
  • طب سنتی
  • هنرهای دستی
  • بقیه الشهدا
  • زندگی طلبگی
  • احادیت تربیتی
  • اعمال ماه رمضان
  • نکات تفسیری
  • تصاویر بدون شرح
  • دلنوشته
  • تلنگر
  • پاسخ های ماندنی

Random photo

معرفی کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس