اصول تربیت کودک
پرهیز از الگوهای متناقض
الگوهای معینی که برای برقراری ارتباط با کودکان به کار می رود تقریبا همیشه متناقض هستند ، یعنی برعکس هدف و منظور ما نتیجه می دهند ؛ این الگوها نه تنها ما را در دستیابی به اهداف دراز مدتمان یاری نمی کنند ، بلکه غالبا خرابکاری هم در خانه به وجود می آورند. الگوهای متناقض در تربیت کودک شامل این موارد می شود ؛ تهدیدها ، رشوه ها ، وعده ها ، سخنان نیشدار و طعنه آمیز ، موعظه و سخنرانی درباره ی دروغگویی و دزدی و آموزش ادب با بی ادبی و بی احترامی.
تهدید ها - دعوت به بدرفتاری:
وقتی کودکان را تهدید می کنیم ، در واقع آنان را دعوت می کنیم که عمل ممنوع شده را دوباره انجام دهند. وقتی به کودک می گوییم :《اگر تو یک بار دیگر آن کار را انجام بدهی…》 او واژه های “اگر تو” را نمی شنود. او فقط این قسمت از حرف ما را می شنود که “یک بار دیگر آن کار را انجام بده.” بعضی وقت ها ، کودک این گفته را این گونه تفسیر می کند :《مادر انتظار دارد که من یک بار دیگر این کار را انجام بدهم ، وگرنه ناامید خواهد شد.》
این قبیل هشدارها -که شاید از نظ بزرگسال ها معقول باشند- نه تنها دردی را دوا نمی کنند ، بلکه کار را بدتر هم می کنند.با این قبیل هشدارها می توان اطمینان داشت که آن عمل مخرب و نفرت انگیز دوباره انجام خواهد شد. خودمختاری کودک را به مبارزه دعوت می کند. اگر کودک نسبت به خودش احترام قائل باشد ، بایستی دوباره نافرمانی کند تا به خودش و دیگران نشان دهد که آدم بزدل و ترسویی نیست.
برگرفته از کتاب:(رابطه ی والدین و کودک)
پروفسور هایم_جينات